دیدار معنوی مثنوی نمکسارِ
معانی (نگاه مولانا به تناسخ)(بخش سوم)پس از آن مولانا به سبکِ اشاعره پلی از حکمت نظری به کلام قرآنی می زند:پس لَهُ الخَلق و لَهُ الاَمرش*، بدان خلق، صورت. امر،جان. راکب بر آن ۷۸ راکب و مرکوب در فرمانِ شاهجسم بر درگاه و جان در بارگاه ۷۹چون که خواهد کآب آید در سبوشاه گوید جَیشِ جان را : « اِرکَبوا»* ! ۸۰باز، جان ها را چو خوانَد در عُلوُبانگ آید از نقیبان، که:« اِنزِلوا»* ! ۸۱بعد از این باریک خواهد شد سَخُنکم کن آتش، هیزمش افزون مکن ! ۸۲تا نجوشد دیگ های خُرد زوددیگِ ادراکات، خُردست و فرود ۸۳*امر؛ فرمان، فرمان الهی، جهان غیب *ارکَبوا، سوار شوید! *اِنزِلوا؛ فرود آیید!بیت ۷۸ به بخشی از آیهٔ ۵۴ در سورهٔ اعراف اشاره دارد:« آگاه باشید که عالم خلق و عالمغیبی از آن اوست.» پس معنای عبارت «جهان خلق و جهان غیب از آنِ اوست» را دریاب!دنیای مخلوقات، حکمِ صورتِ ظاهر را دارد، حال آنکه جهان غیب، روحِ چهانِ ظاهر و باطنو معناست، که همچون سوارکاری بر گردهٔ عالمِ خلق نشسته و بفرمان خدا می راندش.ابیات ۷۹ تا ۸۱ : جهان ظاهر و روحِ آن همانندِ حیوانِ سواری و سوارکار ، زیر فرمانِ پادشاهِ وجودند.جسم ِ بی روح، بر آستانهٔ درگاه الهی و روحِ بی جسم در خدمت پادشاه گوش بفرمان ایستاده اند.هر گاه که پادشاهِ عالمِ وجود اراده کند تا آبِ ارواح در سبوی تن ها ریخته شود، بهلشکر جان ها امر می کند سوار شوید! و باز وقتی جان ها را به جانبِ جهانِ بالا فرابخواند، آننقیبان ــ منظور فرشتهٔ مرگ عزرائیل ــ بانگ می زنند که : «از اسب ِ ابدان فرود آیید !»ابیات ۸۲ و ۸۳ : اگر سخن را ادامه دهم، به اصطلاح کار به جاهای باریک می کشد و دیگ خِرَدهای خُرد و کم ظرفیت جوش می آورند و سر می روند. پس نباید بیش از این در شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1402 ساعت: 14:26